هفته پیش دو اسفند نو وهفت
واکسن شش سالگی اش را زدیم چون ازقبل بهش گفته بودیم که
واکسن میزنیم خیلی میترسید و گریه میکرد همان روز دواسفند تولد خواهر زاده ام بود عصر دستش خشک شد انگار زیر پوستش سیمان تزریق کرده اند وبدخلقی اش شروع شد فردایش خوشبختانه جمعه بود و تشک برقی را روی دستش گذاشتم و آستامینوفن دادم امادرد داشت لباسهایش را نمیتوانستم عوض کنم و توی خواب ناله میکرد اما تب نکرد شنبه را مرخصی گرفتم وماندم پی
شش پرستاری اش را کردم نازش را کشیدم و ازیکشنبه دردش کمتر شد وحالش خوب شد. واکسن شش سالگی...
ما را در سایت واکسن شش سالگی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : roozhayerooshanema بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 9 اسفند 1397 ساعت: 14:22